پیامبراکرم(ص)
اعْظَمُ النّاسِ هَمّاً الْمُؤْمِنُ، یهْتَمُّ بِامْرِ دُنْیاهُ وَ امْر اخِرَتِهِ.
از همه مردم گرفتارتر مؤمن است، که باید هم به کارهای دنیای خویش بپردازد و هم به کار آخرت.
سیری در نهج البلاغه صفحه 302
همام بن شریح از یاران وی است. دلی از عشق خدا سرشار و روحی از آتش معنی شعلهور داشت. با اصرار و ابرام از علی علیه السلام میخواهد سیمای کاملی از پارسایان ترسیم کند. علی از طرفی نمیخواهد جواب یأس بدهد و از طرفی میترسد همام تاب شنیدن نداشته باشد، لذا با چند جمله مختصر سخن را کوتاه میکند. اما همام راضی نمیشود بلکه آتش شوقش تیزتر میگردد؛ بیشتر اصرار میکند و او را سوگند میدهد. علی شروع به سخن کرد. در حدود 105 صفت «2» در این ترسیم گنجانید و هنوز ادامه داشت. اما هرچه سخن علی ادامه مییافت و اوج میگرفت، ضربان قلب همام بیشتر میشد و روح متلاطمش متلاطمتر میگشت و مانند مرغ محبوسی میخواست قفس تن را بشکند. ناگهان فریاد هولناکی جمع شنوندگان را متوجه خود کرد. فریادکننده کسی جز همام نبود. وقتی که بر بالینش رسیدند قالب تهی کرده و جان به جان آفرین تسلیم کرده بود.
علی فرمود: «من از همین میترسیدم. عجب! مواعظ بلیغ با دلهای مستعد چنین میکند؟!».
این بود عکس العمل معاصران علی در برابر سخنانش.
سیری در نهج البلاغه صفحه 27
مشکلترین مبارزهها مبارزه با نفاق است که مبارزه با زیرکهایی است که احمقها را وسیله قرار میدهند. این پیکار از پیکار با کفر به مراتب مشکلتر است زیرا در جنگ با کفر، مبارزه با یک جریان مکشوف و ظاهر و بیپرده است و اما مبارزه با نفاق، در حقیقت مبارزه با کفر مستور است. نفاق دو رو دارد: یک رو ظاهر که اسلام است و مسلمانی و یک رو باطن که کفر است و شیطنت، و درک آن برای تودهها و مردم عادی بسیار دشوار و گاهی غیر ممکن است و لذا مبارزه با نفاقها غالباً به شکست برخورده است زیرا تودهها شعاع درکشان از سرحد ظاهر نمیگذرد و نهفته را روشن نمیسازد و آنقدر بُرد ندارد که تا اعماق باطنها نفوذ کند.
امیرالمؤمنین علیه السلام در نامهای که برای محمد بن ابی بکر نوشت میگوید:
وَ لَقَدْ قالَ لی رَسولُ اللَّهِ: انّی لا اخافُ عَلی امَّتی مُؤْمِناً وَ لا مُشْرِکاً، امَّا الْمُؤْمِنُ فَیمْنَعُهُ اللَّهُ بِایمانِهِ وَ امَّا الْمُشْرِک فَیقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْکهِ، وَ لکنّی اخافُ عَلَیکمْ کلَّ مُنافِقِ الْجَنانِ عالِمِ اللِّسانِ، یقولُ ما تَعْرِفونَ وَ یفْعَلُ
ما تُنْکرونَ «1».
پیغمبر به من گفت: من بر امتم از مؤمن و مشرک نمیترسم، زیرا مؤمن را خداوند به سبب ایمانش باز میدارد و مشرک را به خاطر شرکش خوار میکند، ولکن بر شما از هر منافق دلِ دانا زبان میترسم که آنچه را میپسندید میگوید و آنچه را ناشایسته میدانید میکند.
در اینجا رسول اللَّه از ناحیه نفاق و منافق اعلام خطر میکند، زیرا عامه امت، بی خبر و ناآگاهند و از ظاهرها فریب میخورند «2»
بیرون پاساژ ایستاده است . موهای مش زده را از روسری کوچکی که به سر انداخته ، بیرون ریخته است . ناخنهای دست ، رژ لب و سایه چشمی که زده ، همه به رنگ مانتوی او یعنی ، خردلی اند .
شرافت زن اقتضا میکند هنگامی که از خانه بیرون میرود متین و سنگین و باوقار باشد ، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد ، زباندار لباس نپوشد ، زباندار راه نرود ، زباندار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد.
سری تکان میدهم و دوباره نگاهم به همان پسر و دختر میافتد . پسر کارتی از جیبش بیرون میآورد و به دختر میدهد و لبخندهای هر دو آنها چاشنی جدا شدن پسر میشود .
نوشته : احمد یوسفی
در قرون جدید- چنانکه میدانیم- نهضتی بر ضد مذهب در اروپا برپا شد و کم و بیش دامنهاش به بیرون دنیای مسیحیت کشیده شد. گرایش این نهضت به طرف مادیگری بود. وقتی که علل و ریشههای این امر را جستجو میکنیم میبینیم یکی از آنها نارسایی مفاهیم کلیسایی از نظر حقوق سیاسی است. ارباب کلیسا و همچنین برخی فیلسوفان اروپایی، نوعی پیوند تصنعی میان اعتقاد به خدا از یک طرف و سلب حقوق سیاسی و تثبیت حکومتهای استبدادی از طرف دیگر برقرار کردند؛ طبعاً نوعی ارتباط مثبت میان دموکراسی و حکومت مردم بر مردم و بیخدایی فرض شد.
رابطه یک وجود ناقص با غایت و کمال طبیعی خود رابطه یک شئ با یک شئ بیگانه نیست بلکه رابطه خود با خود است، رابطه خود ضعیف است با خود واقعی.
آنجا که شئ به سوی کمال واقعی خود در حرکت است، از خود به سوی خود حرکت میکند و به تعبیری میتوان گفت از ناخود به خود حرکت میکند. تخم گیاهی که در زمین میشکافد و از زمین میدمد و رشد میکند، ساقه و شاخه و برگ و گل میدهد، از خود به سوی ناخود نرفته است؛ اگر خودآگاه میبود و به غایت خویش شاعر میبود، احساس ازخودبیگانگی نمیکرد.
این است که عشق به کمال واقعی عشق به خود برتر است و عشق ممدوح خودخواهی ممدوح است.
شیخ اشراق رباعی لطیفی دارد، میگوید:
به گزارش پایگاه اینترنتی شهید مطهری به نقل از ایکنا: مسابقه وبلاگنویسی معلم شهید آغاز و تا پایان اردیبهشت ماه ادامه دارد. همچنین آئین پایانی این مسابقه سوم خردادماه خواهد بود.
این مسابقه وبلاگنویسی با هدف شناخت اندیشه استاد شهید مرتضی مطهری و آثار ایشان برگزار میشود. شرکت در این مسابقه برای عموم وبلاگنویسان آزاد است.
آثار ارسالی باید تولیدی باشد و شرکتکنندگانی که نویسنده وبلاگ یا وب سایت هستند باید اطلاعیه این مسابقه را در وبلاگ خود قرار دهند.
همه محتوای وبلاگنویسان شرکتکننده در این مسابقه باید در محورهایی همچون حجاب از دیدگاه شهید مطهری، امر به معروف و نهی از منکر از دیدگاه شهید مطهری، ویژگیهای یک معلم متعهد از دیدگاه شهید مطهری، آسیبشناسی شبکههای ماهوارهای و سبک زندگی اسلامی در اندیشه و آثار شهید مطهری بوده و وبلاگنویسان باید نسبت به بروزرسانی مستمر وبلاگ خود در پیرامون موضوعات ارائه شده پرداخت کنند.
ثبتنامکنندگان باید مشخصات ارسالی خود را با ترتیب؛ نام و نام خانوادگی، حوزه مقاومت بسیج و پایگاه محل فعالیت، آدرس اینترنتی وبلاگ، شماره تلفن همراه و تاریخ تولد؛ ارسال کنند.
همچنین این مشخصات باید به ترتیب در یک ستون به صورت دقیق به ایمیل یاد شده ارسال شود.
شکل ظاهری وبلاگ، کیفیت محتوایی و استفاده از امکانات، تولید محتوایی، استفاده از آمارگیر و بروز رسانی مستمر از معیارهای داوری، هیئت داوران خواهد بود.
همه علاقهمندان به شرکت در این مسابقه باید تا آخر اردیبهشت ماه سال ۹۴ آثار خود را به ایمیل cayberbasirat@chmail.ir ارسال کنند.
آئین پایانی این مسابقه همزمان با سوم خرداد طی مراسمی برگزار خواهد شد و به ۱۰ نفر از برگزیدگان که امتیاز بیشتری در داوری بدست آورند جایزه نفیسی اهدا خواهد شد.